بیستم مهر ماه سال ۱۳۸۰

روزی که گرد یتیمی بر چهره ام نشست

و حالا که دوازده سال از آن تاریخ میگذرد

چقدر زود گذشت..

 

اما پدر جان هنوز پروازت را باور نکرده ایم

فقط انگار به ندیدنت عادت کرده ایم

هنوز در کوچه پس کوچه های درون تنهایی خود گاهی صدایت میکنم

امروز اما بیشتر از زمان نوجوانی ام میخواهمت

بیشتر کمبودت را حس میکنم

بیشتر نبودت نمود میکند بر من

برایمان دعا کن که بیشتر از همیشه محتاج دعاییم

خداوند شما را غریق رحمتش بگرداند

آمین.